به گزارش روابط عمومی سازمان تات به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، طرح تنفس جنگلهای شمال، با هدف توقف بهرهبرداری و احیای این سرمایه طبیعی، با انتقاداتی از سوی معاون پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع مواجه شده است. خسرو ثاقب طالبی، اهداف اولیه طرح تنفس را مورد بررسی قرار داده و به چالشها و موانع اجرایی آن پرداخته، و بر ضرورت بازنگری اساسی در رویکردهای مدیریتی تاکید میورزد.
خسرو ثاقب طالبی، در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار میز کشاورزی و روستا، بر اهمیت و ضرورت بازنگری در طرح تنفس تأکید کرده و با اشاره به روند رو به رشد قاچاق چوب، خواستار اتخاذ رویکردی جامعنگر و مبتنی بر حفاظت، احیا و توسعه از سوی سازمان منابع طبیعی شد. وی معتقد است که برای نجات جنگلهای شمال، نیاز است تا مدیریت بهگونهای پیش برود که نه تنها جنگلها حفظ شود، بلکه به احیای آنها نیز توجه ویژهای شود.
به گفته معاون پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، ایده اصلی طرح تنفس، ایجاد فرصتی برای تجدید حیات جنگلها از طریق توقف بهرهبرداری و طراحی یک نظام مدیریتی نوین بود. با این حال، وی تصریح کرد: «نظر شخصی من این است که متاسفانه این طرح در این مدت موفق نبوده است. هر طرح مدیریت اکوسیستم طبیعی، در مرحله اول نیازمند حفاظت است. اصول ما در مدیریت جنگل، حفاظت، احیا، توسعه و در نهایت بهرهبرداری است. متاسفانه، چه با وجود طرح تنفس و چه بدون آن، ما در حفاظت از منابع جنگلی موفق نبودهایم.»
وی با انتقاد از رویکرد سنتی که جنگل را صرفاً به عنوان منبع تولید چوب مینگریست، اظهار داشت: «در گذشته، طرحهای مدیریت جنگل به عنوان طرحهای بهرهبرداری جنگل تلقی میشدند و این تفکر ایجاد شده بود که ما فقط میخواهیم از جنگل چوب برداشت کنیم، به عنوان یک معدن تولیدکننده چوب. اما الان تفکر، تفکر یا نگرش اکوسیستمی است؛ یعنی ما همه کارکردها و نقشهای جنگل را باید ببینیم و در انتها به بهرهبرداری برسیم.»
ثاقب طالبی، عدم حضور موثر کارشناسان و مهندسین جنگل در عرصههای جنگلی، کمبود نیرو و امکانات برای قرقبانان و افزایش قاچاق چوب را از جمله عوامل اصلی ناکارآمدی طرح تنفس برشمرد و افزود: «متاسفانه، نه مهندسین جنگلشناسی ما، و نه قرقبانان، حضور مداوم و لازم را در جنگلها ندارند. این فقدان حضور مستمر، حفاظت و مدیریت جنگلها را به خطر انداخته است.»
وی با اشاره به فقدان کتابچه طرح مدون برای مدیریت جنگلها، تصریح کرد: «هیچ کتابچه طرحی برای مدیریت جنگل وجود ندارد که مطابق با آن، سازمان منابع طبیعی کشور و نیروهایش وارد یک حوزه جنگلی بشوند و بخواهند جنگل را با برنامههای دهساله یا برنامههای تجدیدنظر اداره کنند. مهندسین ما دیگر جنگل نمیروند، اعتبار و پول مناسب و کافی هم برای قرقبان وجود ندارد، قرقبانها هم به تعداد کم، سطح وسیع را باید اداره کنند و متاسفانه قاچاق چوب خیلی زیاد شده است.»
به گفته ثاقب طالبی، عدم رسیدگی به زیرساختهای جنگلی، از جمله جادهها و ابنیه، و فرسودگی تجهیزات و ماشینآلات، وضعیت را وخیمتر کرده است: «از بین رفتن به اصطلاح تاسیسات زیربنایی، مثل جادهها، مداوم به خاطر عدم رسیدگی دارند از بین میروند. ابنیه، ابزارآلات، تجهیزات، ماشینآلات، همه دارند فرسوده میشوند و این باعث شده که جنگل از آن حالت مدیریتی که یک جنگلبان بالای سر این جنگل باشد، خارج بشود.»
معاون پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، در پایان تاکید کرد: طرح تنفس جنگلها، نیازمند بازنگری اساسی و اتخاذ رویکردی جامعنگر است که حفاظت، احیا و توسعه جنگلها را به صورت توامان در نظر بگیرد و با تخصیص منابع کافی و حضور موثر کارشناسان و نیروهای حفاظتی، از نابودی بیشتر این سرمایه ملی جلوگیری کند. در غیر این صورت، بیم آن میرود که این طرح، که با هدف احیای جنگلها آغاز شد، به عاملی برای تخریب بیشتر آنها تبدیل شود.
وی در ادامه با ارائه آمارهای تکاندهنده از قاچاق چوب و تشریح موانع موجود در مسیر اجرای صحیح طرح تنفس، بر ضرورت اصلاحات اساسی در این زمینه تاکید کرد.
وی با اشاره به افزایش سالانه قاچاق چوب، اظهار داشت: «آمارها متفاوت است، ولی به طور متوسط هر سال چیزی بین ده تا بیست درصد بر میزان قاچاق چوب افزوده میشود و متاسفانه، به دلیل دسترسی دشوار به بسیاری از مناطق جنگلی، حجم زیادی از چوب قاچاق شده به دست ماموران کنترل نمیشود.
معاون پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع با ابراز نگرانی از افزایش قاچاق چوبهای با قطر بزرگ و حتی درختان جنگلکاری شده، تصریح کرد: «امروزه، از چوبهای جنگلی با قطر بزرگ هم خارج شده و حتی در جنگلکاریها درختان با قطرهای کوچک ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر هم قاچاق میشود.
ثاقب طالبی، عدم حمایت قانونی کافی از قرقبانان و بروز خشونت علیه آنها را از دیگر مشکلات موجود برشمرد و گفت: «متاسفانه، چون قرقبانها موارد قانونی حمایتکننده درستی هم ندارند، نمیتوانند برخورد کنند و در خیلی از موارد خود قرقبانها دچار زد و خورد میشوند و حتی منجر به فوت میشود. متاسفانه، یک وضعیتی به وجود آمده که ما الان مدیریت حاکم و آن قدرتی که سازمان منابع طبیعی باید داشته باشد را بر روی جنگلها ندارد.»
معاون پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، در ادامه، به سایر عوامل تهدیدکننده جنگلها، از جمله فعالیت معادن شن و ماسه و زغالسنگ، مسیرهای انتقال برق و خطوط انتقال حامل انرژی نفت و گاز اشاره کرد و افزود: «در صورتی که همه چیز مهیا باشد، ما در بحث تنفس جنگل فقط برداشت چوب را متوقف کردهایم. ولی آیا سایر بهرهبرداریها در این منطقه متوقف شده یا نه؟ اگر که برداشت معادن شن و ماسه برای جادهسازی یا ساختمانسازی، معادن زغالسنگ، مسیرهای انتقال برق، مسیرهای انتقال خطوط حامل انرژی نفت و گاز هم متوقف بشود، قطعاً حفاظت کامل انجام میشود و این اکوسیستمها پایدار باقی میمانند.
وی با تاکید بر ضرورت کنترل ۱۰۰ درصدی قاچاق چوب، اظهار داشت: «ایدهآل من این است که صد در صد قاچاق چوب کنترل بشود، به شرط اینکه افراد در محل کار حاضر باشند، نیروی حفاظت و قرقبان وجود داشته باشند، نیروی حفاظت نگران تامین امرار معاشش نباشد، حقوقش را به موقع بگیرد و بتواند صادقانه به کارش برسد.»
ثاقب طالبی در خصوص جریمههای قاچاق چوب نیز گفت: متاسفانه این جریمهها با یک محاسبات و ارقام قدیمی تهیه شده، ولی چوبی که الان در بازار بیش از چندین میلیون تومان قیمت هر متر مکعبش هست، با نازلترین قیمت اگر یک قاچاقچی گرفته بشود، مورد جریمه قرار میگیرد و این باعث میشود که باز هم قاچاقچیها این خطر و ریسک را به جان بخرند، چوب را قاچاق کنند، به یه قیمت نازل جریمه بشوند و پرداخت کنند.
معاون پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در پایان، با اشاره به طرح جنگلداری نوین (یا طرح جایگزینی)، گفت: این طرح با رویکردی اکوسیستمی و با نگاهی همهجانبه به طبیعت، بر حفظ تمام اجزای اکوسیستم تمرکز دارد؛ یعنی صرفا به درختان و گیاهان محدود نمیشود و به خاک، جانوران، پرندگان، حشرات و تمام عناصر اکوسیستم توجه میکند.
وی خاطر نشان کرد: در طرح جدید، هدف برداشت چوب از پیش تعیینشده (مانند دو هزار متر مکعب) نیست، بلکه مانند مدیریت یک مزرعه، بر پرورش و هرس درختان برای رسیدن به کیفیت و تنوع مطلوب تمرکز میشود. در واقع، هدف انجام اقدامات پرورشی است تا تنوع گونهای و کیفیت مناسب محصولات جنگلی را به دست آید.